اوبی میکل: وقتی پدرم را گروگان گرفتند، آبراموویچ قصد داشت افرادش را برای آزادی او بفرستد
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۴۷۵۹۸
هافبک سابق چلسی از دوران سخت گروگانگیری پدرش و حمایت تمام و کمال آبیها صحبت کرده است
طرفداری | در حالی که در کلمبیا پدر لوئیس دیاز توسط گروه شورشی ELN به گروگان گرفته شده، جان اوبی میکل از دو تجربه دردناک در نیجریه صحبت کرده است. بازیکن سابق چلسی که چندی پیش از فوتبال خداحافظی کرد، در پادکست تاک اسپورت از پرونده ربایش پدرش پرده برداشت و اعلام کرد رومن آبراموویچ، مالک وقت باشگاه، قصد داشت شخصا وارد پرونده شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زمانی که در جام جهانی روسیه برای تیم ملی به میدان میرفتم، پدرم را به گروگان گرفتند. در بازی آخر مرحله گروهی قرار بود مقابل آرژانتین بازی کنیم و دو ساعت قبل از این دیدار برادرم به صورت تلفنی خبر داد پدرمان برای دومین بار در نیجریه ربوده شده است. زمانی که او برای اولین بار ربوده شد، با آدمربایان صحبت کردم و در نهایت مجبورم شدم پول زیادی را برای آزادیاش پرداخت کنم. در پرونده ربایش دوم اما من در روسیه قرار داشتم و قرار بود در مهمترین بازی عمرم به میدان بروم. از بار اول شوکهکنندهتر بود.
اوبی میکل ادامه میدهد:
وقتی فهمیدم پدرم را دزدیدهاند غمگین بودم. نمیتوانستم از اتاق خارج شوم. نمیتوانستم با هیچکس صحبت کنم. 30 دقیقه در اتاق ماندم و به این فکر کردم که به سرمربی و همتیمیهایم بگویم یا اطلاعیه عمومی منتشر کنم؟ اما ما قرار بود در بزرگترین بازی عمرمان به میدان برویم، مقابل لیونل مسی و آرژانتین. بهش فکر کردم و در نهایت تصمیم گرفتم ساکت بمانم. با خانوادهام تماس گرفتم، همه در حال گریه بودند. آنها معتقد بودند من نباید بازی کنم چون نمیتوانم عملکرد خوبی داشته باشم. تصمیمم را گرفتم، میخواستم بازی کنم. متاسفانه نتوانستیم پیروز شویم و پس از شکست بود که با همه در مورد پدرم صحبت کردم. سرمربی و تعدادی از بازیکنان به گریه افتادند.
هافبک سابق چلسی به حمایت باشگاه و رومن آبراموویچ اشاره کرد:
چلسی حمایت بزرگی از من کرد. به یاد دارم رومن آبراموویچ گفت «دوست داری چند نفر را به آنجا بفرستم؟ میدونم اگر چنین کاری انجام بدم میتونم پدرت را آزاد کنم». واکنشم اینگونه بود که «چطور میخوای این کار رو انجام بدی؟» آبراموویچ در پاسخ گفت «نگران نباش، فقط اگر دنبال این گزینه هستی بذار من انجامش بدم».
پدرم وقتی تماس میگرفت گریه میکرد و از من میخواست هر چه آدمربایان میخواهند فراهم کنند. به پدرم صدمه زده بودند و هر بار که تماس میگرفت، فکر میکرد که با اسلحه او را خواهند کشت. با پرداخت پول زیاد بلاخره پدرم آزاد شد. در مورد لوئیس دیاز میدانم او و خانوادهاش چه میکشند. شما خواهر، مادر و برادر دارید و چنین وضعیتی اندوهگین خواهد بود. پیام من به لوئیس این است که قوی بماند و مطمئن باشد که پدرش آزاد میشود.
از دست ندهید ????????????????????????
لیونل مسی مهمان ویژه کنسرت مالوما / عکس حیرت خبرنگار عربستانی؛ سپاهان هر 4 دقیقه به آلمالیق گل زد! سردار آزمون خطاب به پائولو دیبالا: برادر، بابت همه چیز ممنونم شجاع مثل بیگ آنژ؛ وضعیت خط دفاعی تاتنهام ۹ نفره مقابل چلسی / عکس خوشحالی رونالدویی نیکولاس جکسون پس از هت تریک مقابل تاتنهام / عکس
منبع: طرفداری
کلیدواژه: اوبی میکل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۴۷۵۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»